رضا شیران خراسانی reza Shiran Khorasani

دکتر رضا شیران خراسانی Reza Shiran Khorasani

رضا شیران خراسانی reza Shiran Khorasani

دکتر رضا شیران خراسانی Reza Shiran Khorasani

گزارش فارس از رونمایی مستند «چشم‌به‌راه»

گلشهر مشهد بوی گل می‌دهد؛ بوی گل‌هایی از جنس مدافعان حرم

خبرگزاری فارس: گلشهر مشهد بوی گل می‌دهد؛ بوی گل‌هایی از جنس مدافعان حرم

مستند «چشم‌به‌راه» ساخته علی‌محمد خانیکی و مجتبی احسانی و به تهیه‌کنندگی محمدمهدی خالقی در منزل شهید فدایی، ذوالفقار لشکر فاطمیون رونمایی شد.

به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد، از کوچه‌پس‌کوچه‌های پایین‌ترین نقطه مشهد می‌گذریم تا اینکه به محله شهیدپرور گلشهر می‌رسیم، همان‌جا که تعداد زیادی از مردان مهاجر افغانستانی خانواده خود را به امام رضا(ع) سپرده و خود را فدای خاک خرم حضرت زینب(س) کرده‌اند.

از بلوار گلشهر با نام جدیدش بلوار شهید آوینی که می‌گذرم، خیابان گلریز را طی کرده و به گلبو می‌رسم، قدم آهسته می‌کنم و به تابلوها نگاه می‌اندازم تا به مقصد برسم، خیابان‌های این محله برخلاف نام زیبایشان اصلاً زیبا نیست، خانه‌هایش یکی در میان قدیمی و جدید است، بی‌تعارف بگویم بوی گل هم نمی‌دهد.

بعضی جاها پر از خاک است و همان‌طور که از حاشیه شهر انتظار داری، بچه‌های محله گل شهر در خیابان‌های خاکی در حال توپ‌بازی هستند؛ گل شهر در نگاه اول اصلاً چهره جالبی ندارد اما... بگذار بیشتر از نگاه اول برایت بگویم...

از اتوبوس و ون‌هایی که اسم گلشهر روی تابلویشان هک شده است، از خیابان‌های شلوغ و بی‌قانونی که دست‌فروش و پینه‌دوز در آن حق مالکیت دارند و از خاک‌هایی که بر روی زمین و هوا گسترده می‌شود و راه نفس‌ بر عابرین می‌بندد.

راستی از خاک گفتم، مردم گلشهر چقدر خاکی به نظر می‌رسند، لهجه‌هایشان خاص است، می‌فهمم اما نمی‌توانم به لهجه آن‌ها صحبت کنم، پلاک‌ها را رصد می‌کنم تا به خانه دایی شهید فدایی برسم، خودم را جلوی درب خانه می‌بینم درحالی‌که بیست دقیقه زودتر از قرار رسیده‌ام.

مردد اما مصمم زنگ در را می‌فشارم، سلام کرده و خود را معرفی می‌کنم؛ دو نفر به استقبالم می‌آیند و مرا تا درون خانه راهنمایی می‌کنند، کودکی کنارم می‌نشیند و گرم صحبت می‌شود، نام شهدای بسیاری را بر زبان می‌آورد که من نمی‌شناسم اما می‌دانم از اقوام او هستند و شهید مدافع حرم.

اندکی زمان‌دارم تا خودم را پیدا کنم؛ نگاهی به در و دیوار خانه می‌اندازم؛ عکس آقا روی دیوار یک خانواده افغانستانی! پرچم فاطمیون و عکس شهیدان علیرضا توسلی، رضا بخشی و حسین فدایی که بانام‌های مستعار ابو حامد، فاتح و ذوالفقار شناخته می‌شوند؛ اینجا شعارها را فریاد نمی‌زنند، بلکه هرروز با فریاد لبیک یا زینب(س) زندگی می‌کنند.

کم‌کم مهمانان می‌آیند و خانمی کنارم می‌نشیند که اصول گفت‌وگو را خوب می‌داند، کمی که سؤال می‌پرسم متوجه می‌شوم نویسنده و گوینده مستند «چشم‌به‌راه» است، ابراز خرسندی می‌کنم و فرصت را غنیمت شمرده و از انگیزه‌اش در خصوص همکاری در این کار می‌پرسم.

حالا دیگر علی‌محمد خانیکی و مجتبی احسانی کارگردانان این مستند و محمدمهدی خالقی تهیه‌کننده نیز به جمعمان اضافه‌شده است که رونمایی مستند چشم‌به‌راه شروع و نگاه من به تصویر دوخته می‌شود.

اصلاً نمی‌دانم زمان چگونه می‌گذرد اما با همه شخصیت‌ها از همسر شهید سردار فدایی تا سارا، دختر شهید و حتی محمد و محمود، پسران شهید که مرا غرق دنیای خودشان کردند، ارتباط برقرار می‌کنم.

چراغ‌های خانه را که روشن می‌کنند، همه با صدایی بعض آلود صلوات می‌فرستند و زمان آن رسیده است که به خانه بازگردم؛ خیابان‌های گلشهر دیگر زشت نیستند، اصلاً یکی در میان قدیمی هم نیست، شاید مدلش این‌طوری است، بوی گل می‌دهد، همان‌گونه که از نامشان پیداست، با خود می‌اندیشم چقدر شیوه نگاه می‌تواند متفاوت باشد، به نظر همه‌چیز زیباست...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی